خواهران گمشده
| Mia
همون لحظه مادر رز رسید
جوان به نظر میرسید، خیلی جوان. البته همه ی کره ای ها همینطورند از سنشون جوان ترند.
مامانش رو با کازانشی خوشگلی شبیه گل گیلاس بسته بود و لباس بانوان دربار رو پوشیده بود
همون لحظه مادر رز رسید
جوان به نظر میرسید، خیلی جوان. البته همه ی کره ای ها همینطورند از سنشون جوان ترند.
مامانش رو با کازانشی خوشگلی شبیه گل گیلاس بسته بود و لباس بانوان دربار رو پوشیده بود
سلام دوستان اومدم با رمانم
اسم رمان: خواهران گمشده
شخصیت ها: میلی، امیلیا خواهر میلی ، رز، کاترینا دوست های میلی
داستان درمورد دو خواهر هست. روزی آنها توی خونه نشسته بودند و با خانواده کتاب میخواندند، ناگهان زمین لرزه شدیدی آمد و میلی و امیلیا از خانه بیرون دویدند اما مادر و پدر نتوانستند بیرون بیایند...
بدون حرف بزن ادامه مطلب
بزنید ادامه مطلب دم در بده 😁😁
های
برای رمز بیاید گفتمانم
برید ادامه