خواهران گمشده
| Katherine
درهمین حال امیلیا گیر زنبور ها افتاده بود
زنبور ها به امیلیا حمله کرده بودند و امیلیا جیغ میکشید تا اینکه همه ی زنبور ها رفتند امیلیا گفت ینی چی چیشد
دختری رو که لباس محافظ پوشیده بود رو دید گفت سلام من امیلیا هستم ۱۶ سالمه دنبال یه راه فرار از اینجا میگردم شما میدونید چجوری باید برم بیرون؟
دختر گفت سلام من رز هستم ۱۸ سالمه و بله میدونم فعلا بیا بریم توی خونمون