تصویر هدر بخش پست‌ها

وبلاگ میراکلس

به وب میراکلس خوش اومدید ❤️ تو این وب کلی فعالیت های قشنگ و میراکلسی میکنیم 😍 امیدواریم خوشتون بیاد 💖

رمان خواهران گمشده

| Katherine

کاترینا گفت وای خیلی متاسفم 

میلی گفت تقصیر تو نیست تو چرا متاسفی... درواقع تقصیر هیچ کس نیست

کاترینا گفت منم پدر و مادرم رو توی شیش سالگی از دست دادم

میلی بهش نگاه کرد و گفت جدی؟

کاترینا سرش رو تکون داد

میلی گفت خب چرا؟

کاترینا شروع کرد به تعریف: ...

رمان خواهران گمشده

| Katherine

اون کوچه پر از خونه ها و درخت های گیلاسی که تازه شکوفه های صورتی و سفید خوشگل بود.

کاترینا گفت راستی میلی نگفتی چندسالته و چجوری از اینجا سر دراوردی

میلی گفت من یازده سالمه و توی یه خونه ی قشنگ توی خیابون و کوچه کراران زندگی می‌کردیم 

میلی چندلحظه سکوت کرد

کاترینا غم رو توی چهره ی میلی دید           کاترینا گفت اگه ناراحتت میکنه مجبور نیستی تعریف کنی

میلی گفت نه نه و دوباره شروع کرد به تعریف کردن: تا اینکه روز ۱۱ ژانویه یعنی دو روز پیش زلزله ای وحشتناک اومد. من و خواهرم تونستیم بیرون بیایم اما مادر و پدرم... و اشک توی چشم هاش حلقه زد...